بودن با خود (پلیلیست جمعهها ۵)
در پنجمین پلیلیست جمعهها دربارهی همهی آنچیزهایی که در ما زندگی میکنند میخوانیم و میشنویم.

ما که
نزدیکترین دوستانت هستیم
احساس میکنیم زمانش رسیده
که به تو بگوییم
هر پنجشنبه
به طور گروهی
جلسه برگزار میکردیم
تا راههایی ابداع کنیم
که تو را در تردید دائم
بیچارگی و ناتوانی
نارضایتی و رنج و عذاب
نگه داریم
به این شکل که، نه آنقدر که دلت میخواست
دوستت داشته باشیم
و نه تو را به حال خودت رها کنیم.
درمانگرت
روی این قضیه کار میکند
به اضافهی دوستپسرت
و شوهر سابقت؛
و ما قسم خوردهایم که
تو را مادامی که به ما نیاز داری
نومید کنیم.
با اعلام
پیوندمان
میدانیم که
در دستت
پادزهری احتمالی گذاشتهایم
در مقابل دلواپسی و تردید
درواقع پادزهری در مقابل خودمان.
اما از آنجا که پنجشنبه شبهایمان
ما را در قالب جمعی
با هدفی مشترک
که در نوع خودش کمیاب است
گردآورده و تو
به طور طبیعی محور این اتفاق نظر هستی،
خیلی امید داریم که تو همچنان
به طرح درخواستهای غیرمنطقیات
برای مهر و محبت ادامه دهی
اگر هم نه به عنوان راهحلی برای
شخصیت فجیعت.
دستکم برای خیروصلاح جمع ما.
*شعری از فیلیپ لوپِیت/ ترجمهی مهدی نصرالهزاده